Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7795 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I had a very bad headache, a fever, and my whole body was shaking.
U
من سردرد شدید و تب داشتم و تمام بدنم می لرزید.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The sight sent cold shiners down my back .
U
آن منظره تمام بدنم رالرزاند
clavus
U
سردرد شدید
i suffer from headache
U
سردرد دارم دچار سردرد هستم
She wobbled on her bike.
U
او
[زن]
روی دوچرخه خود می لرزید.
My hair stood on end .
U
مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
fervor
U
حرارت شدید اشتیاق شدید
fervour
U
حرارت شدید اشتیاق شدید
galea
U
سردرد
sorehead
U
سردرد
cephalgia
U
سردرد
cephalalgia
U
سردرد
headache
U
سردرد
headaches
U
سردرد
I am stiff with football.
U
بعد از بازی فوتبال بدنم چوب شده ( خشک شده )
headache
U
سردرد
[پزشکی]
headaches
U
سردرد
[پزشکی]
headache
{sg}
U
سردرد
[پزشکی]
cephalea
U
سردرد
[پزشکی]
cephalgia
U
سردرد
[پزشکی]
hemicrania
U
سردرد یک سویی
calvus hystericus
U
سردرد هیستریایی
cephalalgic
U
داروی سردرد
sick headache
U
سردرد همراه با
headachy
U
سردرد دار سردرداور
i had a lettr from him
U
نامهای از او داشتم
i had him sing
U
وا داشتم بخوانم
I was saying to myself that. . .
U
داشتم تو دلم می گفتم که ...
i had a great wish to see him
U
داشتم که اورا به بینم
i was busy at the moment
U
در ان وقت کار داشتم
I had a letter from my father .
U
از پدرم کاغذ داشتم
i was in an awkword p
U
وضع بدی داشتم
i had twowins and onedefc
U
من دو برد داشتم و یک باخت
i kind of liked it
U
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i kind of liked it
U
میشود گفت دوست داشتم
i had barely time to get out
U
همینقدروقت داشتم که بیرون بروم
it is like that .i had before
U
مانند ان است که پیشتر داشتم
I spoke my mind.
U
آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
As for me , I was going crazy ( mad ) .
U
مرا می گویی داشتم دیوانه می شدم
my latehusband
U
شوهری که اخیر داشتم مرحوم شوهرم
i had many books he had none
U
من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
i lent him what money i had
U
هرچه پول داشتم به او وام دادم
I'd like to ask her out.
U
من دوست داشتم او
[زن]
را به بیرون دعوت کنم.
My jaw dropped to the floor!
<idiom>
U
از تعجب داشتم شاخ در می آوردم!
[اصطلاح روزمره]
Could I have a word with you ?
U
عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
I'd
U
مخفف should I و Iwouldبمعنی من میبایستی و Ihadبمعنی من باید و من داشتم
I wonder what lies in store for me in the future.
U
من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
I foud myself in opposition to my friends on this question .
U
در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
beta software
U
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminated
U
تمام شدن تمام کردن
terminates
U
تمام شدن تمام کردن
terminate
U
تمام شدن تمام کردن
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
high wrought
U
شدید
severer
U
شدید
severe
U
شدید
grievous
U
شدید
hyperpyrexia
U
تب شدید
vehemently
U
شدید
vehement
U
شدید
acute
U
شدید
intensive
U
شدید
tougher
U
شدید
toughest
U
شدید
violent
U
شدید
forcible
U
شدید
drastically
U
شدید
drastic
U
شدید
vigorous
U
شدید
stalwarts
U
شدید
stalwart
U
شدید
towering
U
شدید
boisterous
U
شدید
sweltering
U
شدید
intense
U
شدید
rugged
U
شدید
strenuous
U
شدید
incontrollable
U
شدید
severest
U
شدید
inclement
U
شدید
diametrical
U
شدید
keenest
U
شدید
sopping
U
شدید
rigorous
U
شدید
raging
U
شدید
tough
U
شدید
slashing
U
شدید
keen
U
شدید
two fisted
U
شدید
diametric
U
شدید
draconic
U
شدید
climacteric
<adj.>
U
شدید
extensive
U
شدید
chronic
U
شدید گرانرو
high rate discharge
U
تخلیه شدید
high order detonation
U
انفجار شدید
advertising blitz
U
تبلیغات شدید
revulsion
U
تنفر شدید
penchant
U
میل شدید
high explosive
U
سوختار شدید
workout
U
ورزش شدید
heavier
U
شدید پرزور
rain cats and dogs
<idiom>
U
باران شدید
violent wind
U
باد شدید
rushing
U
حرکت شدید
rushed
U
حرکت شدید
passion
U
تعصب شدید
heavies
U
شدید پرزور
rush
U
حرکت شدید
actude conditions
U
شرایط شدید
heaviest
U
شدید پرزور
heavy
U
شدید پرزور
galloping inflation
U
تورم شدید
slat
U
ضربه شدید
slats
U
ضربه شدید
rain shower
باران شدید
booms
U
رونق شدید
booming
U
رونق شدید
boomed
U
رونق شدید
workout
U
کار شدید
workout
U
تمرین شدید
workouts
U
ورزش شدید
workouts
U
کار شدید
boom
U
رونق شدید
an intensive particle
U
ادات شدید
workouts
U
تمرین شدید
aggravator
U
شدید کننده
salvo
U
افهاراحساسات شدید
pash
U
باران شدید
schwarmerei
U
احساسات شدید
vehemence
U
غضب شدید
rumbustious
U
سخت شدید
sthenic
U
شدید نیرومند
hypersensitivity
U
حساسیت شدید
exquisite
U
شدید سخت
salvoes
U
افهاراحساسات شدید
hard
U
مشکل شدید
hardest
U
مشکل شدید
harder
U
مشکل شدید
impetuous
U
تند و شدید
gird
U
ضربه شدید
hyperinflation
U
تورم شدید
bedlam
U
اشتباه شدید
violent pain
U
درد سخت یا شدید
zing
U
جیغ شدید وتند
escalating
U
شدید کردن یا شدن
paroxysmal
U
طغیانی سخت شدید
burst advertising
U
شروع تبلیغات شدید
nymphomania
U
میل شدید زن بجماع
impact
U
اصابت اثر شدید
strong jump
U
جهش ابی شدید
mass casualties
U
تلفات و ضایعات شدید
severely retarded
U
عقب مانده شدید
escalate
U
شدید کردن یا شدن
pathetic
U
دارای احساسات شدید
yerk
U
حرکت سریع و شدید
escalated
U
شدید کردن یا شدن
sterns
U
سخت و محکم شدید
fanatical
U
دارای احساسات شدید
impacts
U
اصابت اثر شدید
going-over
U
عیب جویی شدید
maelstrom
U
طوفان یا گرداب شدید
high explosive
U
ماده منفجره شدید
sternest
U
سخت و محکم شدید
hunger for power
[craving for power]
U
میل شدید به قدرت
sterner
U
سخت و محکم شدید
stern
U
سخت و محکم شدید
hunger for data
U
میل شدید به داده ها
nosedives
U
نزول شدید کردن
high explosive shell
U
گلوله محترقه شدید
did you hurt your self a
U
ایاهیچ اذیت شدید
yen
U
تمایل رغبت شدید
hyperdeflation
U
انقباض پولی شدید
nosediving
U
نزول شدید یا ناگهانی
nosediving
U
نزول شدید کردن
goings-over
U
عیب جویی شدید
groundswell
U
طغیان شدید دریا
hardball
U
رقابت شدید و بیرحمانه
fanatics
U
دارای احساسات شدید
fanatic
U
دارای احساسات شدید
nosedives
U
نزول شدید یا ناگهانی
nosedive
U
نزول شدید یا ناگهانی
nosedive
U
نزول شدید کردن
escalates
U
شدید کردن یا شدن
hyperirritable
U
دارای حساسیت شدید
nosedived
U
نزول شدید کردن
die
U
پارو زدن شدید
nosedived
U
نزول شدید یا ناگهانی
lap
U
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped
U
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
anasarca
U
ورم تقریبا شدید پشام
ammonal
U
نوعی ماده منفجره شدید
snifter
U
طوفان شدید وزش سخت
basophil
U
میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
big push theory of development
U
نظریه فشار شدید توسعه
heighten
U
شدید کردن بسط دادن
candescent
U
دارای تشعشع یاگرمای شدید
heightened
U
شدید کردن بسط دادن
heightening
U
شدید کردن بسط دادن
Recent search history
Forum search
1
strong
1
party all night sleep all day
1
سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمیگردد یا فقط به piping
2
Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
2
Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1
i was rebelling now
2
crucification
1
For drop-off and assistance with annul rent serviews
0
عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0
نحوه کار با نرم افزار waze
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com